غنی کشمیری

در هر نماز دست به زانو چرا زند ؟

زاهد اگر ز کرده پشیمان نگشته است


غنی کشمیری


غنی کشمیری

افتادن و برخاستن باده پرستان

در مذهب رندان خرابات نماز است


غنی کشمیری

غنی کشمیری

گر کسی می نخرد غم مخور ای باده فروش

این متاعی است که چون کهنه شود، بیش بهاست


غنی کشمیری

غنی کشمیری

تا بود گفتگو سخنم نا تمام بود
نازم به خامشی که سخن را تمام کرد

غنی کشمیری

غنی کشمیری

رفیق اهل غفلت هر که شد از کار می‌افتد

چو پایی خفت پای دیگر از رفتار می‌افتد


غنی کشمیری

غنی کشمیری

سر رشته‌ی تحریر نیفتاد به دستم

جز خط کف دست مرا دست خطی نیست


غنی کشمیری

غنی کشمیری

بالش خوبان دگر از پر است

شوخ مرا فتنه به زیر سر است


غنی کشمیری

غنی کشمیری

همچو سوزن دایم از پوشش گریزانیم ما

جامه بهر خلق می‌دوزیم و عریانیم ما


غنی کشمیری