1- سریال دکتر خوب:
کلر- همه که به هیجان(در سکس) نمیافتند، شاید کارلی هم از اونا باشه.
شان- شاید تمرین من کافی نبوده، صدها ساعت رو تکنیک جراحیم کار کردم.
لیم- نمیشه که پیتزا را از فریزر در بیاری و بلمبونیش! اول باید بذاریش تو ماکروویو!
شان- دکتر لین راستش تو توستر نونش تردتر میشه!
کلر- راجع به پیتزا حرف نمیزنه شان!
شان- مردهای هم سن و سال تو بیصبر و قرارند، ماکروویو را قبل از آماده شدن پیتزا خاموش میکنند. میخواهی به هیجان بیاریش شان!؟
شان- بله
لیم- میخواهی یک هیجان حسابی باشه؟
شان- مگه هیجانا با هم فرق دارند؟
کلر- بعضیهاشون شوکه کننده و پر سر و صدان!
مورگان- بقیهشون درونی و ضعیفن!
شان- واسه کارلی بهترین هیجان ممکن را میخوام!
لیم- میدونم میخواهی همون طور که میخواهی بهترین جراح ممکن بشی! وقتی تو اتاق عملی متعهدی، پشت کار داری، فکر چیز دیگه نیستی، کاملاً روی عملت متمرکز میشی. این نقطهی قوتته. حالا ازت میخوام کارلی رو ببری خونه و یک برنامهی هیجانانگیز بچینی که صدای جیغ شادیشو همسایهها بشنون. حالا برو ببینم چکار میکنی
شان- بله حتماً
کلر- اون همه تمرکز!
مورگان- وسوسه کنندهست!